کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
brave پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
brave
/brāv/
دیکشنری
شجاع
فعل
decorate, adorn, primp, blazon, illustrate, brave
اراستن
brag, boast, yelp, gammon, brave, hector
لاف زدن
flaunt, glory, grow, pride, boast, brave
بالیدن
صفت
brave, courageous, valiant, gallant, stark, intrepid
شجاع
brave, courageous, plucky, gallant, bold, hardy
دلیر
brave, gallant, valiant, valorous
دلاور
zealous, brave, jealous, spunky, warm, bold
غیور
brave, bold, combat
سلحشور
stubborn, dazed, insolent, amazed, bold, brave
خیره
fearless, brave
نترس
brave
تهم
manly, valiant, brave
مرد
reckless, unscrupulous, heady, headlong, audacious, brave
بی پروا
excellent, great, high, supreme, superb, brave
عالی
bold, audacious, daring, brave, intrepid, brash
متهور
fearless, dashing, intrepid, stalwart, brazen, brave
بی باک
lively, alive, vivid, spirited, animated, brave
سرزنده
courageous, intrepid, brave, gamy, great-hearted
با جرات
bold, brave, gentle, honest, humane, just
بامروت
stubborn, wayward, obstinate, bold, brave, fearless
خیره سر
dauntless, bold, brave, daring, intrepid
سرانداز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
brave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاع، اراستن، لاف زدن، بالیدن، دلیر، دلاور، غیور، سلحشور، خیره، نترس، تهم، مرد، بی پروا، عالی، متهور، بی باک، سرزنده، با جرات، بامروت، خیره سر، سرانداز
-
واژههای مشابه
-
braveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاعت
-
braving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوخی کردن، اراستن، لاف زدن، بالیدن