کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
brand پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
brand
/brand/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
brand
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام تجاری، مارک، نوع، نشان، انگ، داغ، جور، نیمسوز، جنس، رقم، لکه بدنامی، علامت داغ، اتش پاره، داغ کردن، داغ زدن، لکه دار کردن، علامت گذاشتن، خاطرنشان کردن
-
واژههای مشابه
-
branding
داغگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] علامتگذاری با داغ کردن گوسفند برای تشخیص آن
-
branding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام تجاری، علامت گذاری
-
branded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارکدار، داغ کردن، داغ زدن، لکه دار کردن، علامت گذاشتن، خاطرنشان کردن
-
brands
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علامت های تجاری، مارک، نوع، نشان، انگ، داغ، جور، نیمسوز، جنس، رقم، لکه بدنامی، علامت داغ، اتش پاره، داغ کردن، داغ زدن، لکه دار کردن، علامت گذاشتن، خاطرنشان کردن
-
brand spoof/ brand spoofing
نمانامربایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تلاش برای جعل یا دستکاری وبگاه یا نشانی پست الکترونیکی سازمانی قانونی بهمنظور فریفتن مشتریان یا مخاطبان بالقوۀ آن سازمان با ارسال رایانامۀ جعلی، و از این طریق دستیابی به اطلاعات خصوصی و محرمانۀ افراد
-
brand name, trade name, brand
نمانام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی، عمومی] نامی که شرکت سازندۀ دارو برای فراوردۀ دارویی برمیگزیند
-
brand name
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام تجاری
-
brand-newness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نام تجاری جدید
-
brand-name drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارو نام تجاری