کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bone of contention پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
bone of contention
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
bone of contention
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخوان از مشاجره
-
واژههای مشابه
-
boning
استخوانزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از گوشت
-
boning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد کردن، گرفتن یا برداشتن، خواستن، تقاضا کردن، درخواست کردن
-
bones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخوان ها، استخوان، استخوان بندی، عظم، گرفتن یا برداشتن، خواستن، تقاضا کردن، درخواست کردن
-
bone stimulation, electromagnetic bone stimulation
تحریک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] استفاده از میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی برای تحریک استخوان شکسته به جوش خوردن
-
bone stimulator
محرک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلۀ تحریک استخوان برای ترمیم
-
bone cyst
کیست استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] حفرهای خالی یا حاوی مایع که در درون استخوان به وجود آمده است
-
bone mineral
کانیهای استخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نمکهای معدنی موجود در استخوان که موجب استحکام آن میشود
-
bone marrow
مغز استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت نرم و اسفنجی که داخل حفرههای استخوان را پر میکند و در جوانان، یاختههای خونساز دارد و در سالمندان چربی جانشین آن شده است
-
bone wax
موم استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] آمیزهای از موم و روغن و گندزدا که با پر کردن فضاهای داخل استخوان خونریزی آن را در هنگام جراحی بند میآورد
-
bone meal
آرد استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری که از استخوان حیوان پس از گرفتن چربی آن تهیه میشود و از آن بهعنوان مکمل غذا در غذای انسان و حیوان استفاده میشود
-
cold boning
استخوانزدایی سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از لاشهای که پس از ذبح به مدت 48 ساعت در دمای یک تا دو درجۀ سلسیوس نگهداری شده است
-
hot boning
استخوانزدایی گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از لاشهای که پس از ذبح در دمای 16 درجۀ سلسیوس دماآمایی شده است
-
mechanical boning
استخوانزدایی مکانیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن استخوان از لاشه با تجهیزات مخصوص استخوانزدایی