کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
blandishing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
blandishing
/ˈblandiSH/
دیکشنری
نجیب زاده
فعل
fondle, coax, coddle, pet, pat, blandish
نوازش کردن
cajole, carny, lout, bamboozle, blandish, blarney
ریشخند کردن
adulate, flatter, blandish, butter, coax, collogue
چاپلوسی کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
blandishing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجیب زاده، نوازش کردن، ریشخند کردن، چاپلوسی کردن
-
واژههای مشابه
-
blandishment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گم شدن، نوازش، ریشخند، چاپلوس
-
blandished
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفیف، نوازش کردن، ریشخند کردن، چاپلوسی کردن
-
blandishments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقدیرات، نوازش، ریشخند، چاپلوس
-
blandisher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلاندیشر
-
blandishers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گمراه کننده