کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
blackmail پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
blackmail
/ˈblakˌmāl/
دیکشنری
چنگ زدن
اسم
threat, menace, blackmail, fulmination
تهدید
blackmail
باج سبیل
blackmail, poison pen
نامه بی امضاء و توهین امیز
فعل
blackmail
با تهدید از کسی چیزی طلبیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
blackmail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چنگ زدن، تهدید، باج سبیل، نامه بی امضاء و توهین امیز، با تهدید از کسی چیزی طلبیدن
-
واژههای مشابه
-
blackmailing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهمت زدن، با تهدید از کسی چیزی طلبیدن
-
blackmailer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهدید کننده، باج سبیل خور، اخاذ
-
blackmailed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمانانه، با تهدید از کسی چیزی طلبیدن
-
blackmailers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهره ها، باج سبیل خور، اخاذ