کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
black bream پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
black bream
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چم سیاه
-
واژههای مشابه
-
blacking
زغاله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] مادهای با پایۀ کربن، مانند گرافیت، که برای پوششدهی افزارگان متالورژیکی به کار میرود تا از چسبیدن فلز مذاب به سطح آنها جلوگیری کند
-
blacking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاه شدن، رنگ سیاه، واکس سیاه
-
blackness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاه بودن، سیاهی، سیاه رنگی
-
blacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیاه پوستان، سیاهی، دوده، لباس عزا، سیاه شدن، سیاه کردن
-
blackings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زدن
-
black soil, Chernozem, black earth, black land
سیاهخاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خاکی که به دلیل دارا بودن گیاخاک فراوان سیاه است
-
black list
لیست سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فهرستی از نام افراد یا سازمانهایی که متهم یا مظنون به انجام فعالیت یا عمل نامطلوبی هستند
-
black light
نور سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی نور نامرئی مثل تابش فرابنفش که در برخورد با مواد فلوئورخشنده (fluorescent) باعث گسیل نور مرئی میشود
-
black feminism
فمینیسم سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که ازطریق چشماندازهای مبتنی بر میراث فرهنگی زنان امریکایی افریقاییتبار بیان میشود و نسبت به مبارزه بر ضد ستم همزمان و چندگانهای که بر زنان سیاهپوست وارد میشود، تعهد عملی دارد
-
black film
فیلمِ سیاهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمهایی امریکایی که سیاهپوستان امریکا اغلب دربارۀ جامعۀ سیاهپوستان امریکا میسازند
-
black water
فاضلاب سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فاضلاب حاوی ادرار و مدفوع
-
black webber
وبخلافکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که در استفاده از وب دست به کارهای خلاف بزند متـ . خلافکار
-
black varnish
ورنی سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] در صنعت برق، نوعی ورنی بر پایۀ روغنهای خشکشونده و/ یا رزینهای مصنوعی به همراه مواد بیتومنی (bitumen) که از آن برای آغشته کردن قطعات الکتریکی استفاده میکنند