کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
birth control پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
birth control
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
birth control
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنترل تولد، جلوگیری از ابستنی، زاد ایست
-
واژههای مشابه
-
births
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد، زایش، میلاد، پیدایش، اغاز
-
birthing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد
-
birthed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولد
-
premature birth, preterm birth
تولد زودرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تولد جنین قبل از کامل شدن هفتۀ 37 حاملگی
-
birth interval
فاصلۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فاصلۀ زمانی بین تولد یک کودک و تولد کودک بعدی از همان مادر
-
birth order
مرتبۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوبت یک تولد در زنجیرۀ زایمانهای یک مادر
-
birth weight
وزن هنگام تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وزن نوزاد در هنگام تولد
-
birth process
فرایند زاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] فرایندی تصادفی که جامعهای را توصیف میکند که هر عضو آن زایندۀ تعدادی تصادفی از اعضای جدید است
-
birth rate
میزان تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تعداد تولدهای زنده به تعداد جمعیت در یک سال متـ . میزان خام تولد crud birth rate
-
multiple birth
چندقلوزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تولد بیش از یک نوزاد در یک زایمان
-
birth tourism
زادگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر برای به دنیا آوردن فرزند در کشورهایی که به افراد متولد در آنها حق شهروندی داده میشود
-
birth father
پدر ولادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] شوهر زنی که کودک را به دنیا میآورد
-
birth fracture
شکستگی زایمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در هنگام تولد نوزاد ایجاد میشود