کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
binding energy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
binding energy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی اتصال
-
binding energy
انرژی بستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انرژی لازم برای جدا کردن هر ذره از یک سامانه
-
واژههای مشابه
-
bind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، بند، بستگی، صحافی کردن و دوختن، گرفتار و اسیر کردن، چسباندن، مقید کردن، جلد کردن، مقید ومحصور کردن، بهم پیوستن، متعهد وملزم ساختن، الزام اور و غیر قابل فسخ کردن
-
binds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متصل می شود، بند، بستگی، صحافی کردن و دوختن، گرفتار و اسیر کردن، چسباندن، مقید کردن، بستن، جلد کردن، مقید ومحصور کردن، بهم پیوستن، متعهد وملزم ساختن، الزام اور و غیر قابل فسخ کردن
-
tight binding
فرهنگ لغات علمی
تنگ بست
-
non-binding
واژهنامه آزاد
غیر الزام آور.
-
binding site
موضع اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ناحیه یا اتم خاصی در یک واحد مولکولی که توانایی ایجاد برهمکنشهای پایدارکننده با واحدهای مولکولی دیگر را دارد
-
overcritical binding
بستگی فرابحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انرژی بستگی فوقالعاده زیادی که به تولید خودبهخود الکترون ـ پوزیترون میانجامد
-
half binding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه اتصال
-
double bind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتصال دوگانه
-
book binding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند کتاب، صحافی کتاب، کتاب سازی، تجلید
-
ski binding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتصال اسکی
-
bind over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند دادن، التزام گرفتن
-
bind off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متصل کردن