کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bill-me order پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
bill-me order
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
bill-me order
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورتحساب سفارش من
-
واژههای مشابه
-
me
دیکشنری انگلیسی به فارسی
من، به من، مرا، خودم، بمن
-
bill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، لایحه قانونی، برات، منقار، نوک، سند، فرمان، سیاهه، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن، صورتحساب دادن
-
billing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورت حساب، صدور صورت حساب
-
billings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورت حساب ها، صدور صورت حساب
-
bills
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورتحساب، لایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، لایحه قانونی، برات، منقار، نوک، سند، فرمان، سیاهه، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن، صورتحساب دادن
-
billed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورت حساب، دارای نوک، ثبت شده در صورتحساب یا لیست
-
forget-me-not
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموشم نکن، گل فراموشم مکن
-
touch-me-not
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به من دست نزن، گل حنا، امر ممنوعه
-
bill of materials, bill of quantities
فهرست مقادیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فهرست مقدار مواد و اجزای موردنیاز برای انجام هر بخش از کار اختـ . ف.م. BOM, BOQ
-
through bill of lading, through bill
بارنامۀ سراسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارنامهای که در آن جابهجایی کالا از شناوری به شناور دیگر یا از شناوری به دیگر انواع وسایل حمل کالا از قبیل ریلی یا جادهای قید شده است و مسئولیت بار در هر مرحله بر عهدۀ یک کارگزار است
-
me too drug, me-again drug
همساندارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] دارویی که اثر دارویی آن بسیار شبیه به دارو یا داروهای دیگری است که در بازار وجود دارد و غالباً با استقبال روبهرو بودهاند
-
anchor bill
ناخن لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوک پنجۀ لنگر متـ . نخودک لنگر anchor pea
-
bottle bill
قانون گرویی ظرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] قانون الزام ودیعهگذاری برای بطریهای نوشابه