کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bilateralness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bilateralness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
واژههای مشابه
-
bilateral
کناری دوسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] همخوانی که در هنگام تولید آن، پس از انسداد، هوا از دو سوی دهان خارج شود
-
bilateral
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه، دو جانبه، متقارن الطرفین، دوکناری
-
bilateralism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
bilateralities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
bilaterality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه
-
bilateral symmetry, bilateral body symmetry
تقارن دوسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] تقارن طولی ساختار بدن جانور بهصورتیکه هر قسمت تقریباً تصویر آیینهای طرف دیگر است
-
bilateral rupture
گسیخت دوسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی گسیخت گسل که در آن انتشار جبهۀ گسیخت از کانون زمینلرزه دوسویه است
-
bilateral symmetry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقارن دو طرفه
-
bilateral descent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم دوطرفه
-
bilaterally symmetric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه متقارن
-
bilaterally symmetrical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو طرفه متقارن
-
bilateral contract
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرارداد دو جانبه
-
diplegia, bilateral paralysis
متقارنفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی فلج که در دو سوی بدن به شکل متقارن دیده میشود