کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bereavement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
bereavement
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
bereavement
داغداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساسی ناشی از فقدان آنچه مورد علاقه است، بهویژه احساس ناشی از مرگ عزیزان
-
bereavement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست دادن، داغداری، محرومیت، فقدان
-
واژههای مشابه
-
bereaved
داغدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دچار احساس داغداری
-
bereaves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bereaves، محروم کردن، داغدیده کردن
-
bereaver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحم
-
bereavers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحمانه
-
bereavements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران خسارت، داغداری، محرومیت، فقدان
-
bereaving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، محروم کردن، داغدیده کردن
-
bereaved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از دست رفته، محروم
-
bereavement therapy
درمان داغداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان یا مشاوره برای افراد داغدار
-
bereaved person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسی که از دست رفته است