کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
benefit پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
benefit
/ˈbenəfit/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سود، منفعت، مزایا، مزیت، استفاده، مصلحت، اعانه، احسان، خیر، نمایش برای جمعاوری اعانه، افاضه، احسان کردن، فایده بردن، فایده رساندن
-
واژههای مشابه
-
benefited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهره مند شد، احسان کردن، فایده بردن، فایده رساندن
-
benefiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سودمند
-
benefitted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سودمند است
-
benefitting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهره مند شدن
-
fire benefits
فواید حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی و تفریحی حریق یا تأثیر مثبت آن در تغییر شالودۀ منابع
-
recreation benefits
مزایای فرصتهای تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دستاوردهای مثبت یا پیشرفتهای حاصل از مشارکت مردم در فرصتهای تفریحی
-
benefits management
مدیریت منافع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فرایندی در مدیریت طرح برای برنامهریزی و اداره و تحویل و تعیین مجموعهمنافعی که طرح برای دستیابی به آنها تنظیم شده است
-
benefit tourism
رفاهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن گردشگران به کشورهای دیگر سفر میکنند تا عمدتاً از سامانههای رفاه اجتماعی آنها بهرهمند شوند
-
supplementary benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای تکمیلی
-
retirement benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای بازنشستگی
-
disability benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای معلولیت
-
fringe benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای شغلی
-
death benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای مرگ