کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bench press پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bench press
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمکت پرس
-
واژههای مشابه
-
benches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمکت ها، نیمکت، مسند، کرسی قضاوت، جای ویژه، نیمکت گذاشتن، بر کرسی نشستن
-
benchful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنچمارک
-
bench test, bench check
آزمایش کارگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] آزمایش یک موتور کامل یا هر سامانۀ کارکردی دیگر بر روی دکل (rig) یا آزمایشگر
-
penalty bench
نیمکت جریمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در هـــاکــی روی یــــــخ (ice hockey)، محوطهای بسته در کنار محوطۀ بازی (rink) که بازیکنان خاطی باید در مدتزمان جریمه در آنجا بنشیند
-
bench moulding
قالبگیری رومیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ساختن قالبهای ماسه با ماسۀ طبیعی بر روی میز، بهکمک دست و بدون استفاده از ابزارهای هیدرولیکی (hydraulic) یا هوایی
-
bench graftage
چوپیوند رومیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] چوپیوندی که بر روی میزِ افزایش (propagation bench) و اغلب در فصل زمستان و با استفاده از دستگاههای مخصوص پیوندزنی زده میشود
-
church bench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمکت کلیسا
-
lab bench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمایشگاه نیمکت
-
warm the bench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرم کردن نیمکت
-
bench vise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نازک
-
bench mark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معیار، محک، نشان، انگپایه
-
bench lathe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین تراش نیمکت
-
park bench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمکت پارک