کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bellied پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
bellied
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
bellied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ زده، شکم دادن و باد کردن
-
واژههای مشابه
-
belli
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بله
-
bellies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم ها، شکم، معده، شکم دادن و باد کردن
-
belly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم، معده، شکم دادن و باد کردن
-
bellis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیلیس
-
belly landing, belly-in
سینهنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست هواپیما درحالیکه ارابۀ فرود بسته یا نیمهباز مانده است
-
belly 1
شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] رویۀ داخلی کمان که کمانگیر در هنگام تیراندازی آن را میبیند متـ . شکم کمان belly of bow
-
belly of bow
شکم کمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← شکم
-
big-bellied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگ زخمی
-
casus belli
دیکشنری انگلیسی به فارسی
casus belli، عمل خصمانه باعی جنگ
-
great bellied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با شکوه بزرگ
-
belly whop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
belly button
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه شل، ناف
-
yellow-bellied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زرد کمرنگ