کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
baseline پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
baseline
/ˈbāsˌlīn/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
baseline
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط مقدم
-
واژههای مشابه
-
baseliner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبدل
-
baseline audiogram
شنوایینگارۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شنوایینگارهای که مبنای مقایسۀ شنوایینگارههای بعدی قرار میگیرد و برای پایش شنوایی و تعیین هرگونه تغییر در حساسیت شنیداری در آینده به کار میرود
-
baseline security
امنیت پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] معیارهای امنیتی موفقی که الگویی برای اجرا در سازمانهای مشابه قرار میگیرد
-
baseline emission
انتشار مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] انتشار آلایندهها بدون هر تغییر یا مداخله
-
cost performance baseline
مبنای هزینهکرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بودجهای برای تعیین اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه از راه مقایسۀ هزینۀ واقعی با بودجۀ مصوب
-
security control baseline
کمینۀ واپایش امنیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ حداقل واپایشهای امنیتی که در سه رده برای سامانههای دارای ضربهپذیریِ کم و متوسط و زیاد تعریف میشود
-
base line/ baseline
خط پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خطی فرضی که دو نقطه را به هم وصل میکند و مبنای اندازهگیری محسوب میشود متـ . خط مبنا