کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bareness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bareness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراحتی
-
واژههای مشابه
-
barely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سختی، با اشکال، بطور عریان
-
bared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب، برهنه کردن، اشکار کردن، عاری ساختن
-
bares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بله، برهنه کردن، اشکار کردن، عاری ساختن
-
bare
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لخت، برهنه کردن، اشکار کردن، عاری ساختن، عریان، ساده، عاری، اشکار
-
bare ice
یخ برهنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخی که با برف پوشیده نشده است
-
bare-rooted
ریشهعریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شیوهای در انتقال گیاهان که در آن گیاه را با ریشۀ بدون خاک جابهجا کنند
-
bare-knuckle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لختی
-
bare bone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخوان لخت
-
bare-ass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لخت الاغ
-
bare-breasted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر سینه
-
bare-knuckled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شو
-
bare-assed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی
-
bare bow, barebow archery
کمانگیری پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی کمانگیری با کمانی که تنها زهی ساده دارد و در آن از هیچگونه ابزار کمکی نمیتوان استفاده کرد