کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
barbecue پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
barbecue
/ˈbärbiˌkyo͞o/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
barbecue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باربیکیو، کباب، بریانی، کباب کردن، بریان کردن
-
واژههای مشابه
-
barbecuing
سیخیکبابکردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پختن مواد غذایی بهسیخکشیدهشده بر روی زغال داغ یا میلههای برقی
-
barbecueing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب کردن
-
barbecues
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب کردن، کباب، بریانی، بریان کردن
-
barbecuing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب کردن، بریان کردن
-
barbecue restaurant
کبابخانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که غذاهای کبابی بسیار متنوعی ارائه میکند
-
barbecued wing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بال مرغ
-
barbecued spareribs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spareribs کبابی
-
barbecue pit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گودال کباب
-
barbecue sauce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سس باربیکیو، سس گوشت