کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bar sinister پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bar sinister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار شوم
-
واژههای مشابه
-
barred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوع، مسدود، بسته
-
barring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، بجز، سوای، باستثناء
-
barful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باربری
-
bars
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کافه ها، بار، مانع، میله، شمش، تیر، خط، میکده، وکالت، میل، بار مشروب فروشی، دادگاه، نرده حائل، هيئت وکلاء، سالن مشروب فروشی، بند آب، جای ویژه زندانی در محکمه، مانع شدن، بستن، باز داشتن، مسدود کردن، از بین رفتن رد کردن دادخواست
-
horizontal bar, high bar
میلثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. میلهای افقی که برای انجام حرکات ورزش در جایی استوار شده است و نمونۀ استاندارد آن یکی از اسبابهای چمورزی مرکب از میلهای به طول 4/2 متر و قطر 28 میلیمتر است که بر فراز پایهای در فاصلۀ 5/2 متری از سطح/کف زمین قرار میگیرد 2. مادهای در م...
-
meander bar, point bar
سد رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نهشتهای از شن و ماسه که در سمت درونی رودپیچ قراردارد
-
bar chart, bar graph, bar diagram
نمودار میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] نوعی نمودار مرکب از دنبالهای از میلههای عمودی یا افقی با عرضهای یکسان، که طولها متناسب با کمیتهای نشاندادهشده است
-
weightlifting bar
میلوزنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] میلهای که صفحهوزنههای وزنهبرداری در دو سر آن نصب میشود
-
Olympic bar
میلوزنۀ معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] میلوزنهای که در المپیک و مسابقات رسمی از آن استفاده میشود
-
bar 3
میله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضو باریکی که نیروی محوری را تحمل کند
-
ribbed bar
میلۀ آجدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] میلهای که سطح آن آجدار باشد
-
tie bar
میلۀ اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میلۀ فولادی خمیدهای که در محل اتصال تاوه برای جلوگیری از جدا شدن آنها از یکدیگر کار میگذارند
-
tapping bar
میلۀ بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] میلۀ نوکتیزی که از آن در عملیات بهرهبرداری از کورۀ بلند استفاده میکنند