کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
balance of power پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
balance of power
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
balance of power
موازنۀ قدرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تعادل حاصل از توزیع قدرت میان دولتها
-
balance of power
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موازنه قدرت
-
واژههای مشابه
-
mud balance
فرهنگ لغات علمی
ترازوی گل
-
balancer
توازنبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری بانفوذ یا قدرتمند که در یک وضعیت نامتعادل برای برقراری موازنۀ قدرت به سود کشور یا ائتلاف ضعیفتر وارد عمل میشود
-
balances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توازن، تعادل، ترازو، تراز، موازنه، میزان، تتمه حساب، متعادل کردن، موازنه کردن، برابر کردن
-
balancement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعادل
-
balancer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متعادل کننده، برابر کننده، ترازودار، اکروبات
-
balanced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متعادل کننده، متعادل
-
tyre balance, balance 4
میزانی تایر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وضعیتی که در آن توزیع جِرم درون تایر و چرخ حول محور چرخش تایر یکنواخت است
-
balancing 2, wheel balancing
میزانسازی 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] اصلاح توزیع غیریکنواخت جِرم تایر و چرخ با افزودن وزنههای سربی
-
wind-tunnel balance, aerodynamic balance, balance 5
نیروسنج تونل باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] دستگاهی برای اندازهگیری نیروها و گشتاورهای وارد بر مدل تحت آزمایش در تونل باد
-
balanced lethals, balanced lethal system
کشندههای متعادل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] سویههای ژنی ناجورزاگ برای دو یا چند ژن نهفتۀ کشنده و غیرِدِگرهای
-
balanced set
مجموعۀ متوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
static balance
میزانی ایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وضعیتی که در آن جِرم تایر یا چرخ حول محور چرخش تایر بهطور برابر توزیع شده باشد