کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
axle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
axle
/ˈaksəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
axle
محور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میلهای که چرخهای خودرو به دو سر آن نصب شود
-
axle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محور، چرخ، میله، چرخه، اسه، دنده، میل، میله چرخ فرمان
-
واژههای مشابه
-
axled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محور
-
axles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محورها، محور، چرخ، میله، چرخه، اسه، دنده، میل، میله چرخ فرمان
-
axle generator, axle-driven generator
مولد سرمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی مولد برق که توان آن از محور واگن و ازطریق تسمه و قرقره یا جعبهدنده تأمین میشود
-
axle counter
محورشمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی بر روی خط یا بر روی سطح جاده برای شمارش محورهای خطنورد یا سایر وسایل نقلیه در هنگام عبور از آن بخش خط
-
crankshaft axle
محور میللنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از دو سر میللنگ که یاتاقانهای ثابت یا چرخلنگر یا چرخزنجیر یا چرختسمه بر روی آن نصب میشود
-
live axle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محور زنده
-
axle grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس محور
-
axle bar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار محور
-
axle load
بار محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجموع وزنی که چرخهای خودرو به سطح جاده وارد کند
-
driving axle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محور رانندگی
-
disturbed axle counter
محورشمار مختل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محورشماری که قابلیت ذخیرهسازی اطلاعات مربوط به عبور قطارها را از دست داده است
-
BO-BO axle arrangement
آرایش محور دوـ دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] آرایش محور لوکوموتیوی که دارای دو بوژی با دو محور محرک است