کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
awake پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
awake
/əˈwāk/
دیکشنری
بیدار
فعل
awaken, arouse, waken, awake, raise
بیدار کردن
awake, awaken, waken
بیدار شدن
awake
بیدار ماندن
صفت
awake, vigilant, wakeful
بیدار
awake
من تبه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
awake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار، بیدار کردن، بیدار شدن، بیدار ماندن، من تبه
-
واژههای مشابه
-
awaked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدم
-
awaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدن، بیدار کردن، بیدار ماندن
-
awakes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار می شود، بیدار کردن، بیدار شدن، بیدار ماندن
-
awakeable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظم
-
awakable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده
-
lie awake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ببخشید
-
wide-awake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیدار شدید، کاملا بیدار، هوشیار، هشیار، اگاه، مراقب، سرحال