کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
avoidant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
avoidant
/əˈvoidənt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
avoidant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب ناپذیر
-
واژههای مشابه
-
avoidance
اجتناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازوکاری دفاعی که در آن، فرد از آنچه یادآور موارد ناگوار باشد، دوری میکند
-
avoidment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب
-
avoid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
-
avoidable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اجتناب است، اجتناب پذیر
-
avoided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب کنید، اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
-
avoiding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرهیز کردن، اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
-
avoiders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب کنید
-
avoidances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب، احتراز، طفره، کناره گیری، طفره روی
-
avoidance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب، احتراز، طفره، کناره گیری، طفره روی
-
avoids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجتناب می کند، اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
-
avoidance learning
اجتنابآموزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی آموزشی که در آن، موجود زنده با استفاده از پاسخ مناسب و قابل پیشبینی از محرک آزاردهنده اجتناب میکند
-
congestion avoidance
ازدحامپرهیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] اقدام برای جلوگیری از بروز شلوغی و کاستن از بار شبکه
-
food avoidance
غذاگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سر باززدن از مصرف غذایی خاص به دلیل اختلالات احساسی یا غیراحساسی متـ . اجتناب از غذا