کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
assert پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
assert
/əˈsərt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
assert
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعا کن، ادعا کردن، اثبات کردن، دفاع کردن از، حمایت کردن، ازاد کردن، اظهار قطعی کردن
-
واژههای مشابه
-
assertion
ابرازگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بیان مؤکد عقاید و ادعاها و خواستهها و حقوق خود یا پافشاری بر آنها
-
assertiveness
ابرازمندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی که افراد ازطریق آن احساسها و نیازهای خود را مستقیم و با رعایت احترام به دیگران بیان میکنند
-
asserting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعا می کند، ادعا کردن، اثبات کردن، دفاع کردن از، حمایت کردن، ازاد کردن، اظهار قطعی کردن
-
assertiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذعان
-
asserted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعا کرد، ادعا کردن، اثبات کردن، دفاع کردن از، حمایت کردن، ازاد کردن، اظهار قطعی کردن
-
assertional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اظهارنظر
-
assertable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادعایی
-
assertive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اظهار کننده، ادعا کننده
-
asserters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهمان
-
assertions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اظهارات، ادعا، تاکید، اعلان، اثبات، بیانیه، مدعی، اعلامیه، اظهارنامه، تایید ادعا، اگهی، اخبار
-
assertively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاطعانه
-
assertible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معتبر
-
asserter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم