کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
art teacher پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
art teacher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معلم هنر
-
واژههای مشابه
-
arts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنر، فنون
-
artful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنرمندانه، حیله گر، استادانه، عیار، نیرنگ باز، صنعتی، مصنوعی
-
artfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاعت، مهارت، خاتوله، عیاری
-
arte povera, poor art
هنر بیچیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] جنبش هنری که برخلاف مجسمهسازی سنتی، با به کار بردن مواد کمارزش ودمدستی و با استفاده از حداقل شکل و رنگ به وجود آمد
-
figurative art, representational art
هنر تصویری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که تجسم شکل ظاهری و حرکت اجسام و اندامها را بازنمایی میکند
-
art brut, raw art
هنر خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنر افراد آموزشندیده، مانند کودکان و افراد روانپریش و غیرحرفهایها
-
environmental art/ environment art
هنر محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که به طراحی فضاهای شهری، مانند میدانها و باغها و پردیسها، میپردازد
-
plastic arts, visual arts
هنرهای تجسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنرهایی که آثار آنها بخشی از فضای دوبعدی یا سهبعدی را اشغال میکنند
-
performance art
نمایش اجرامحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نمایشی متمایز از نمایش مبتنیبرمتن که به ارائه و اجرا بیش از بازنمایی گرایش دارد و از گونههای هنری دیگری چون فیلم و اسلاید و عکس و تصویر و موسیقی بهره میگیرد
-
abstract art
هنر انتزاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای از بیان تجسمی که در آن هنرمند با بهرهگیری از ذهنیت فردی و اجتناب از بازنمایی پدیدهها و اشکال طبیعی و مصنوع آثار خود را بیافریند
-
Palaeolithic art
هنر پارینهسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هنر آخرین عصر یخبندان، شامل هنر صخرهای و ساخت اشیا و نقاشی درون غارها
-
postmodern art
هنر پسانوگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که ضمن احترام به تمام دستاوردهایی که قدما برای ما به ارمغان آوردهاند، با نگاهی نو هنر جدید را خلق میکند
-
kinetic art
هنر جنبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که خود یا آثار خلقشده در آن دارای حرکت یا القاءکنندۀ حرکت است