کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
armourer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
armourer
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
armourer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرتور، زراد، اسلحهساز، نگهبان اسلحه
-
واژههای مشابه
-
armouring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش، زره پوش کردن، زرهی کردن
-
armourers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیحات، زراد، اسلحهساز، نگهبان اسلحه
-
armoured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش
-
armours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش، زره، جوشن، زره پوش کردن، زرهی کردن
-
armour-piercing ammunitions, armour piercing
مهمات ثاقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پرتابههایی که از آنها برای نفوذ به بدنه و آسیبرسانی به خودروهای زرهی استفاده میکنند
-
reactive armour, RA, energetic armour
زره واکنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی زرهِ عامل که با استفاده از عناصر نیروزا، در برابر ضربۀ خرج گود (shaped charge)، یعنی سلاح ضدزره، انرژی زیادی را برای حفاظت از خودروِ زرهی آزاد میکند
-
armoured vehicle,armoured fighting vehicle
خودروِ زرهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی خودروِ رزمی نظامی چرخدار با بدنۀ زرهی سبک و مجهز به تیربار
-
armoured cable
بافۀ مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بافهای مرکب از چند زوجسیم که روکش فلزی دارد و مستقیماً زیر خاک قرار میگیرد متـ . کابل مسلح
-
suit of armour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کت و شلوار زره
-
chain armour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش
-
body armour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره
-
armoured vehicle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودرو زرهی
-
plate armour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زره پوش