کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
archaeologer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
archaeologer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باستان شناس
-
واژههای مشابه
-
archaeology
باستانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
-
archaeologically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باستان شناسی
-
archaeological
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باستان شناسی، وابسته به باستان شناسی
-
archaeological/ archaeologic
باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر آنچه به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم با باستانشناسی ارتباط یابد یا باستانشناسی موضوع کار آن باشد
-
archaeological reconnaissance, archaeological survey
بررسی باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← بررسی 1
-
maritime archaeology, marine archaeology
باستانشناسی دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از باستانشناسی که به مطالعۀ علمی بقایای کشتیهای غرقشده و دیگر آثار باقیمانده از تاریخ دریانوردی میپردازد
-
underwater archaeology, submarine archaeology
باستانشناسی زیرآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که به شناسایی و مکانیابی آثار باستانی از کشتیهای غرقشده و بنادر زیر آب میپردازد
-
rescue archaeology, salvage archaeology, public archaeology
باستانشناسی نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شاخهای از باستانشناسی که به مطالعۀ اشیا و سازههای موجود در محوطههایی میپردازد که در نتیجۀ عملیات عمرانی، مانند ساختن سدها و بناها و شاهراهها، در معرض نابودی است
-
archaeological theory
نظریۀ باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر مفهوم نظری استفادهشده برای دستیابی به چارچوب و مفهوم بقایای مربوط به فعالیت انسان در گذشته
-
archaeological culture
فرهنگ باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعۀ مواد فرهنگی که بهطور مکرر در مناطق مختلف دیده میشوند و نشاندهندۀ فرهنگ باستانی خاصی در زمان و مکان معیناند
-
archaeological unit
واحد باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر واحد طبقهبندی که باستانشناس برای تفکیک یک مجموعهآثار از دیگر آثار باتوجهبه زمان و مکان برمیگزیند
-
archaeological excavator
کاوشگر باستانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شخصی که در محوطههای باستانشناختی به حفاری و خارج کردن اشیای آسیبپذیر از زیر خاک میپردازد بدون آنکه صدمهای به آنها برسد
-
archaeological tourism
گردشگری باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری فرهنگی که هدف آن افزایش علایـق باستانشناختی - تاریخی و حفاظت از محوطههای تاریخی است