کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
apprised پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
apprised
دیکشنری
معلوم شد
فعل
apprise, acquaint, apprize
مطلع کردن
apprise, apprize, brief, inform, notify
اگاهی دادن
apprise, apprize
براورد کردن
appraise, apprise, apprize, assess, evaluate
تقویم کردن
apprise, apprize, value, evaluate
قیمت کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
apprised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معلوم شد، مطلع کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، تقویم کردن، قیمت کردن
-
واژههای مشابه
-
apprisal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم
-
apprising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف کردن، مطلع کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، تقویم کردن، قیمت کردن
-
appriser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
appriser
-
apprise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف کردن، مطلع کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، تقویم کردن، قیمت کردن