کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
applicable پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
applicable
/əˈplik-,ˈaplikəbəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
applicable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مناسب، قابل اجراء، قابل اطلاق، کاربستپذیر، اجرا شدنی، خوش ایند، خوب
-
واژههای مشابه
-
applicator
داروگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ابزاری که از آن برای گذاشتن دارو در موضعی خاص استفاده میکنند
-
applicators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپلیکاتورها، اعمال کننده، درخواست کننده
-
applicants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقاضیان، متقاضی، داوطلب، درخواستگر، تقاضا کننده، طالب
-
applicableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربردی
-
applicably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اعمال
-
applicatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربردی
-
applicabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربردپذیری، قابلیت اجراء، کاربستپذیری
-
applicator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپلیکاتور، اعمال کننده، درخواست کننده
-
applicant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخواست کننده، متقاضی، داوطلب، درخواستگر، تقاضا کننده، طالب
-
applications
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه های کاربردی، کاربرد، درخواست، استفاده، استعمال، درخواست نامه، ضمیمه، ممارست
-
applicability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربرد، قابلیت اجراء، کاربستپذیری
-
application
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربرد، درخواست، استفاده، استعمال، درخواست نامه، ضمیمه، ممارست
-
applicancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربردی