کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
antigens پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
antigens
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
antigens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتی ژنها، پادگن، پادزا، مواد تولید کنندهء پادتن
-
واژههای مشابه
-
antigen
پادگِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مادهای که دستگاه ایمنی را وادار به تولید پادتن کند و با آن وارد واکنش شود
-
antigene
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتی ژن
-
antigenic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتی ژنیک
-
antigenically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
antigenically
-
antigen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتی ژن، پادگن، پادزا، مواد تولید کنندهء پادتن
-
antigenicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
antigenicity
-
antigen array
آرایۀ پادگنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← ریزآرایۀ پادگنی
-
transplantation antigens
پادگنهای پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پادگنهای بافتسازگاری که در پذیرش پیوندینه اهمیت اساسی دارند
-
antigenic determinant
تعیینکنندۀ پادگنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← روجایه
-
antigen microarray
ریزآرایۀ پادگنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] آرایهای که بر روی آن صدها یا هزاران پپتید یا پروتئینِ دارای خاصیت پادگنی بهطور منظم مستقر شدهاند متـ . آرایۀ پادگنی antigen array
-
prostate specific antigen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتی ژن اختصاصی پروستات