کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
antecedents پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
antecedents
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
antecedents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشگویی ها، سابقه، مرجع ضمیر، دودمان، تبار
-
واژههای مشابه
-
antecedency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش داوری
-
antecedence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش داوری، تقدم، پیشی، سبقت، پیش روی
-
antecedently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش از آن
-
antecedes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشگام، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن، پیش رفتن
-
antecedal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقدمه
-
anteceding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش از آن، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن، پیش رفتن
-
anteceded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش از آن، سابق یا اسبق بودن، برتری جستن، جلوترامدن، پیش رفتن
-
antecedent 3
مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی زبانی در جمله که تعبیر واحدی دیگر را به دست میدهد
-
antecedent boundary
مرز پیشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که پیش از مسکون شدن منطقه و شکلگیری هویت فرهنگی متمایز تعیین شده باشد
-
antecedent 4
مقدم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] 1. عددی صحیح که بلافاصله قبل از عدد صحیح مفروض میآید 2. نخستین گزارۀ یک استلزام (implication) منطقی
-
antecedent 1
پیشایند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] عبارت اول در یک جملۀ دوقسمتی که با عبارت دوم حل یا تکمیل میشود
-
numerator, antecedent 2
صورت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در کسر، عبارتی که بالای خط کسری نوشته میشود
-
plasma thromboplastin antecedent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترومبوپلاستین پلاسمای قبل از آن