کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
annoying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
annoying
/əˈnoi-iNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
annoying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم، رنجش اور
-
واژههای مشابه
-
annoy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزار دهنده، تحریک کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، ازردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، خشمگین کردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن
-
annoys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانی می شود، تحریک کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، ازردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، خشمگین کردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن
-
annoyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزاردهنده، تحریک کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، ازردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، خشمگین کردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن