کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
anneal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
anneal
/əˈnēl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
anneal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ می زند، پختن، گرم کردن، سخت وسفت کردن، بادوام نمودن، حرارت زیاد دادن و بعد سرد کردن
-
واژههای مشابه
-
annealing
تابکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] گرم کردن فلز یا آلیاژ یا شیشه و سپس سرد کردن آن برای رفع تنشهای درونی و کاهش شکنندگی آن
-
annealed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد انعقاد، پختن، گرم کردن، سخت وسفت کردن، بادوام نمودن، حرارت زیاد دادن و بعد سرد کردن
-
annealer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیشکر
-
annealers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نان آور
-
annealing, DNA annealing
همتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] جفت شدن دو تکزنجیرۀ دِنا و رِنا در دمای مناسب
-
annealing furnace
کورۀ تابکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] کـوره یا اجاقی که در آن دمـا و گاهی هوای محیط برای تابکاری شیشه یا فلز واپایش میشود
-
glass annealing
تابکاری شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] فرایند گرمایش و سرمایش، بهویژه سرمایش، ظروف شیشهای تحت برنامهای مشخص برای کاهش تنشهای حرارتی و شکنندگی جسم
-
blue annealing
تابکاری کمدما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] حرارت دادن ورقهای نورد گرمشدۀ آهنی در یک کورۀ باز، بهنحویکه ورقها در بازۀ تغییر حالت قرار گیرند و سپس سرد کردن آنها در هوا برای نرم شدن