کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
alternativeness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
alternativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب
-
واژههای مشابه
-
alternator
مولد جریان متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مولدی که جریان الکتریکی متناوب تولید کند
-
alternators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنراتورها، الترناتور، تناوبگر، متناوب ساز، دستگاه تولید برق متناوب
-
alternating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب، تناوبی
-
alternateness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب
-
alternation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب، تناوب، یک درمیانی، نوبت
-
alternately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور متناوب
-
alternator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترانزیستور، الترناتور، تناوبگر، متناوب ساز، دستگاه تولید برق متناوب
-
alternatives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، گزینه ها، چاره، شق، شق دیگر، پیشنهاد متناوب
-
alternativity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین
-
alternative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، چاره، شق، شق دیگر، پیشنهاد متناوب، دیگر، متناوب، متبادل، تناوبی، نوبتی، نوبهای
-
alternize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین کردن
-
alternate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متناوب، عوض و بدل، متناوب کردن، متناوب بودن، بنوبت انجام دادن، یک درمیان امدن، متبادل، یک درمیان
-
alternates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، عوض و بدل، متناوب کردن، متناوب بودن، بنوبت انجام دادن، یک درمیان امدن