کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
allotment پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
allotment
/əˈlätmənt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
allotment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخصیص، سهم، تقسیم، تقدیر، پخش، جیره، تسهیم
-
واژههای مشابه
-
allot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخصیص دادن، سهم دادن
-
allots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم می کند، تخصیص دادن، سهم دادن
-
allotments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظایف، سهم، تخصیص، تقسیم، تقدیر، پخش، جیره، تسهیم
-
allotting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختصاص دادن، تخصیص دادن، سهم دادن
-
grazing allotment, range allotment
چراگاه تخصیصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محدودۀ معینی از یک مرتع که به شمار مشخصی از دامهای متعلق به فرد دارای مجوز اختصاص یافته است