کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
airplanes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
airplanes
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
airplanes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما، طیاره
-
واژههای مشابه
-
airplane
هواپیما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای هوایی، سنگینتر از هوا، با بالهای ثابت که بهکمک موتور پرواز میکند * مصوب فرهنگستان اول
-
airplane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما، طیاره
-
airplaned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما
-
airplane pilot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلبان هواپیما
-
airplane landing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرود هواپیما
-
multiengine airplane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما چند منظوره
-
airplane maneuver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانور هواپیما
-
airplane propeller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروانه هواپیما
-
airplane splint
ایستانۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] ایستانهای که اندام حرکتی شکستهبندیشده را در هوا معلق نگه میدارد تا ضربه نخورد
-
twin-aisle airplane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هواپیما دو نفره
-
midwing airplane/ mid-wing airplane, midwing monoplane, midwing aircraft, midwing
هواپیمای بالمیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمای تکبالهای که بال آن در محدودۀ میانی تنه نصب شده است متـ . بالمیان
-
commuter aircraft, feederliner, commuter airplane
هواگَرد فرامحلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَرد چندموتورۀ ملخی که وزن آن حدود نُه تن است و علاوه بر صندلی خلبان حداکثر 19 صندلی مسافری دارد
-
parasite 2, parasite aircraft, parasite airplane
هواگَرد سربار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که به نیروی پیشران و نیروی برآر هواگَرد مادر متکی است و آن را یا با هواگَرد مادر یدک میکشند یا در خارج یا داخل بدنۀ آن سوار میکنند