کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
agings پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
agings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیری
-
واژههای مشابه
-
age
عصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زمینشناسی] [باستانشناسی] دورهای خاص در تطور فرهنگی انسان که با دستیابی او به فنّاوری ویژهای مشخص میشود [زمین ] کوچکترین واحد زمینگاهشناختی
-
aging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالخورده، کهن
-
ag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آقا
-
ages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنین، سن، عصر، عمر، پیری، دوره، سن بلوغ، عهد، پیر شدن، پیرنماکردن، کهنه شدن، سالخوردهشدن
-
ageings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین
-
age
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن، عصر، عمر، پیری، دوره، سن بلوغ، عهد، پیر شدن، پیرنماکردن، کهنه شدن، سالخوردهشدن
-
of age
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن
-
aged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن، مسن، سالخورده، پیر، معمر، سالار
-
ageing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالخورده، کهن
-
stand age, age of stand
سن توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین سن درختان یک تودۀ جنگلی
-
absolute age, actual age
سن مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سن زمینشناختی یک فسیل یا سنگ یا رویداد زمینشناختی که معمولاً برحسب سال بیان میشود
-
age ratio
نسبت سنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نسبت درختان جوان به بالغ که ممکن است معیاری برای حاصلخیزی باشد
-
ageing effects
کهنهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جلوههای ویژهای برای کهنه یا قدیمی نشان دادن عناصر صحنه یا برخی از صحنههای منتخب