کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
aging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
aging
/ˈājiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
aging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالخورده، کهن
-
aging
فرهنگ لغات علمی
پیرسازی
-
aging
فرهنگ لغات علمی
پیرسازی
-
aging
فرهنگ لغات علمی
بلوغ
-
واژههای مشابه
-
age
عصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زمینشناسی] [باستانشناسی] دورهای خاص در تطور فرهنگی انسان که با دستیابی او به فنّاوری ویژهای مشخص میشود [زمین ] کوچکترین واحد زمینگاهشناختی
-
ag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آقا
-
ages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنین، سن، عصر، عمر، پیری، دوره، سن بلوغ، عهد، پیر شدن، پیرنماکردن، کهنه شدن، سالخوردهشدن
-
agings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیری
-
ageings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین
-
age
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن، عصر، عمر، پیری، دوره، سن بلوغ، عهد، پیر شدن، پیرنماکردن، کهنه شدن، سالخوردهشدن
-
of age
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن
-
aged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن، مسن، سالخورده، پیر، معمر، سالار
-
ageing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالخورده، کهن
-
stand age, age of stand
سن توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین سن درختان یک تودۀ جنگلی