کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
aggregation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
aggregation
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
aggregation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجمع، تراکم، توده، اجتماع، انبوه، گرد امدگی
-
aggregation
فرهنگ لغات علمی
تجمع ، کلوخهای شدن
-
aggregation
فرهنگ لغات علمی
کلوخه شدن
-
aggregation
فرهنگ لغات علمی
تجمع کردن
-
aggregation
فرهنگ لغات علمی
کلوخه شدن
-
واژههای مشابه
-
aggregations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع آوری ها، تجمع، تراکم، توده، اجتماع، انبوه، گرد امدگی
-
aggregateness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انباشتگی
-
aggregating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع آوری، جمع کردن، جمع شدن، متراکم ساختن، توده کردن
-
aggregational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع آوری
-
aggregately
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور کلی
-
aggregated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع شده، جمع کردن، جمع شدن، متراکم ساختن، توده کردن
-
aggregant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع کننده
-
aggregated
انبوهیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی کانساری که حداقل 20 درصد حجم کل آن را سولفیدها یا دیگر اجزای باارزش تشکیل میدهند
-
aggregates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترکیبات، جمع، مجموع، تراکم، توده، جمع کردن، جمع شدن، متراکم ساختن، توده کردن