کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
advantaged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
advantaged
/ədˈvantijd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
advantaged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایا، مزیت دادن، سودمند بودن، فیضالهیبخشیدن
-
واژههای مشابه
-
advantageously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سودآور
-
advantage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، صرفه، حسن، تفوق، بهتری، سبقت، مزیت دادن، سودمند بودن، فیضالهیبخشیدن
-
advantageousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزیت
-
advantageous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با صرفه، سودمند، مفید، نافع، خوش ایند
-
advantages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای، محسنات
-
binaural advantage
مزیت دوگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] مزیت استفاده از دو گوش نسبت به یک گوش برای بهبود مکانیابی و درک صدا در محیط نوفهدار
-
strategic advantage
مزیت راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رابطۀ نسبی و کلی قدرت میان نیروهای متخاصم که یک یا چند کشور را قادر میسازد وضعیت سیاسی را بهطور مؤثر واپایش کنند
-
advantage rule
فرصت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] قانونی که به داور اجازه میدهد بعد از وقوع خطا چنانچه شرایط به نفع تیم غیرخاطی باشد از اعلام خطا چشمپوشی کند
-
homecourt advantage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزیت همجنسگرایان
-
take advantage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهره بردن
-
tax advantage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزیت مالیاتی
-
mechanical advantage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزیت مکانیکی
-
overdominance, heterozygote advantage
بیشبارزیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] وضعیتی که در آن ارزش ژننمودی در حالت ناجورتخمی بیش از حالت جورتخمی است متـ . اَبَربارزیت superdominance