کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
admixing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
admixing
دیکشنری
مخلوط کردن
فعل
mingle, mix, brew, incorporate, admix, amalgamate
امیختن
mix, knead, shuffle, blend, jumble, combine
مخلوط کردن
interlock, interconnect, bind, concrete, interlink, unite
بهم پیوستن
admix
مخلوط شدن
admix, associate, intercommunicate
امیزش کردن
interfere, participate, admix, intromit
دخالت کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
admixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، امیختن، بهم پیوستن، مخلوط شدن، امیزش کردن، دخالت کردن
-
واژههای مشابه
-
admix
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادغام کردن، امیختن، مخلوط کردن، بهم پیوستن، مخلوط شدن، امیزش کردن، دخالت کردن
-
admixes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
admixes، امیختن، مخلوط کردن، بهم پیوستن، مخلوط شدن، امیزش کردن، دخالت کردن