کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
admission پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
admission
/ədˈmiSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
admission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پذیرش، اعتراف، ورودیه، قبول، تصدیق، دخول، درامد، اجازهء ورود، بارداد
-
واژههای مشابه
-
admissibly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل قبول
-
admissive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
admissive
-
admissions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پذیرش، اعتراف، ورودیه، قبول، تصدیق، دخول، درامد، اجازهء ورود، بارداد
-
admissable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل قبول
-
admissibleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
admissibleness
-
admissible homomorphism
همریختی پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
admission 1
پذیرش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] پذیرفتن رسمی فرد برای دریافت خدمات مراقبت سلامت از مراکز ارائهکنندۀ خدمات بالینی سرپایی و بستری و سایر خدمات مرتبط
-
inpatient admission
پذیرش بستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] پذیرفتن رسمی فرد برای دریافت خدمات پرستاری و تشخیصی و درمانی یا سایر خدمات سلامت با حداقل یک شب اقامت در مرکز ارائۀ خدمت
-
outpatient admission
پذیرش سرپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] پذیرش بیمار برای دریافت خدمات سرپایی از درمانگاههای عمومی و تخصصی و جراحی بیمارستان
-
elective admission
پذیرش غیرفوریتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] پذیرش زمانبندیشده برای درمان بیماری یا آسیبی که به تعویق افتادن آن حیات بیمار را به خطر نمیاندازد
-
emergency admission
پذیرش فوریتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] پذیرش بیدرنگ بیماری که وضعیتی خطیر دارد و باید بهسرعت درمان شود
-
admissible estimator
برآوردگر پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که نتوان برآوردگری بهتر از آن، به معنای داشتن مخاطرۀ کمتری به ازای همۀ مقادیر پارامتر، پیدا کرد
-
judicial admission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پذیرش قضایی