کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
absorpt پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
absorpt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب
-
واژههای مشابه
-
absorptance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب
-
absorptiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب
-
absorptions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب، انجذاب، درکشی، در اشامی، خورد
-
absorption
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب، انجذاب، درکشی، در اشامی، خورد
-
absorptivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذب
-
absorptively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذاب
-
absorptional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذاب
-
absorptance, absorptivity
جذبندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت انرژی جذبشده به انرژی تابشی
-
percutaneous absorption, cutaneous absorption
جذب پوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] جذب شدن داروها و آلرژیزاها و مواد دیگر به بدن ازطریق پوست
-
absorption law, absorption rule, absorptive law
قانون جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] قانون برابری مجموعۀ A و اجتماع آن با اشتراک مجموعۀ A و مجموعهای دلخواه یا اشتراک آن با اجتماع مجموعۀ A و مجموعهای دلخواه
-
absorption edge
لبۀ جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر ناگهانی میزان جذبشوندگی پرتوِ ایکس تابیدهشده در محیطی معین که در طولِموج خاصی روی میدهد
-
absorption ratio
نسبت جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ← ضریب جذب
-
absorption band
نوار جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] طیف گستردهای از طولِموج یا بسامد در طیف الکترومغناطیسی که در آن انرژی تابشی جذب یک ماده میشود