کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
abandonments پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
abandonments
/əˈbandənmənt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
abandonments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، ترک، واگذاری، رها سازی، متارکه
-
واژههای مشابه
-
abandonment
وانهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بیاعتنایی کردن به یک فرد وابسته یا رها کردن او توسط افراد نزدیک به او، مانند پدر و مادر یا حامی و پرستار اصلی
-
abandon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، واگذاری، بیخیالی، رها سازی، تسلیم شدن، ترك گفتن، واگذار کردن، تبعید کردن، دل کندن
-
abandoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها شده، متروکه، متروک
-
abandonment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، ترک، واگذاری، رها سازی، متارکه
-
abandoners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها
-
abandoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، تسلیم شدن، ترك گفتن، واگذار کردن، تبعید کردن، دل کندن
-
abandonable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن
-
abandonment reaction
واکنش وانهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس محرومیت عاطفی و تنهایی و فقدان حمایت در کودکانی که یکی از والدین یا هردوی آنها او را رها کرده یا مورد بیتوجهی قرار دادهاند
-
abandoned rift
کافت متروک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← کافت نافرجام
-
abandon ship
ترک کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ترک کردن کشتی در مواقع اضطراری
-
abandoned ship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتی رها شده
-
abandoned infant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک رها شده
-
abandonment of a parcel, abandon d'un colis (fr.)
رهایش بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] صرفنظر کردن فرستنده از ارسال یک بستۀ پُستی که امکان تحویل آن به گیرنده وجود نداشته باشد