کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Sif پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Sif
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیف
-
واژههای مشابه
-
safe injection facility, SIF
تسهیلات تزریق ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← تزریقخانۀ ایمن
-
جستوجو در متن
-
اسیاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asyāf ۱. [جمعِ سَیْف] = سیف seyf۲. [عربی، جمعِ سِیْف] = سیف sif
-
safe injection site, SIS 1, supervised injection site, SIS 2, medically supervised injection centre, MSIC
تزریقخانۀ ایمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مکانهایی بهداشتی با هدف زیانکاهی که در آنها شرایط و وسایل تزریق ایمن مانند سرنگ و سوزن فراهم است متـ . تسهیلات تزریق ایمن safe injection facility, SIF تسهیلات مصرف مواد drug consumption facility, DCF جایگاه مصرف مواد drug consumption room...