کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Sessions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
Sessions
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
Sessions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسات، جلسه، نشست، مجلس، دوره تحصیلی
-
واژههای مشابه
-
sessionally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه ای
-
session layer
لایۀ نشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] لایۀ پنجم الگوی اتصال متقابل سامانههای باز که به مدیریت گفتگو مربوط است و کاربری امکانات مخابراتی ارائهشده از سوی لایۀ ترابرد را واپایش میکند
-
session 2
نشست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] جلسات جداگانهای که به موازات هم در یک فراهمایی علمی تشکیل شود و هر جلسه به بحث در زمینۀ خاصی بپردازد
-
session key
کلید نشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] کلیدی که از آن برای رمزگذاری متقارن در یک نشست استفاده و سپس آن را نابود میکنند
-
session 1
اجلاس 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] جلسهای گاه ادواری و چندروزه که به منظوری خاص تشکیل میشود و جنبۀ قانونی دارد؛ این نوع جلسات رسمی و قانونی را گاه کنفرانس گویند
-
quarter sessions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسات سه ماهه، دادگاه استینافی
-
academic session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه علمی
-
rap session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه رپ
-
executive session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه اجرایی
-
course session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه دوره
-
session cookie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکی جلسه
-
jam session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه جم
-
practice session
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه تمرین