کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Ray M Dolby پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
rays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه ها، اشعه، پرتو، شعاع، تشعشع، روشنایی، اشعه تابشی، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
rayed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیکال، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
raying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشمکش، برق زدن، درخشیدن، تشعشع داشتن
-
x-ray
فرهنگ لغات علمی
اشعه ایکس
-
image ray, perspective ray
پرتو تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
-
ray cell
یاختۀ اشعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختهای نرمآکنهای در چوب و آبکش پسین که از پیشآغازۀ اشعۀ بُنلاد آوندی به وجود میآید
-
ray 1
اشعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مجموعهای نرمآکنهای که بهصورت شعاعی در چوب و آبکش پسین قرار دارند متـ . پرّه 2
-
phloem ray
اشعۀ آبکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هریک از یاختههای نرمآکنهای در بافت آبکش
-
homocellular ray
اشعۀ جوریاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی اشعۀ متشکل از یاختههای همگن
-
multiseriate ray
اشعۀ چندلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی اشعه که در برش مماسی بهصورت چند لایه دیده میشود
-
xylem ray
اشعۀ چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختۀ نرمآکنهای در بافت چوبی
-
heterocellular ray
اشعۀ ناجوریاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی اشعۀ متشکل از یاختههای ناهمگن
-
uniseriate ray
اشعۀ یکلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی اشعه که در برش مماسی، بهصورت یک لایه دیده میشود
-
crater rays
پرتابههای دهانۀ برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پرتابههایی که پراکنش آنها تا شعاع ده برابر قطر یک دهانۀ برخوردی تازه گستردگی دارد
-
ray 2
پرتو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] خمی که مماس آن در هر نقطه در امتداد انتشارِ موجِ نور قرار داشته باشد