کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Dis پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Dis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیس
-
واژههای مشابه
-
died
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوت کرد، مردن، تلف شدن، جان دادن، درگذشتن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن
-
dies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میمیرد، سرنوشت، طاس، مهره، جفت طاس، سرپیچ، سر سکه، قمار، مردن، تلف شدن، جان دادن، درگذشتن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن
-
di
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دی
-
di-iodotyrosine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
di-iodotyrosine
-
Dies Irae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میمیرد
-
diversion investigator, DI
مسیربان دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مأمور رسیدگی به مسائل مسیرگردانی داروهای تحت نظارت
-
donor insemination, DI
تلقیح زامۀ اهدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تلقیح مصنوعی با منی مردی که همسر زن گیرنده نیست
-
Giovanni di Bernardone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جیووانی دی برناردونه
-
Giotto di Bondone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیتو دی باندونه
-
Orlando di Lasso
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اورلاندو دی کاسو
-
Lotario di Segni
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاتاریو دی سگنی
-
Count Alessandro di Cagliostro
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعداد آلساندرو دی کالیسترو
-
direct injection system, direct injection, DI
سامانۀ پاشش مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای برای مخلوط کردن سوخت و هوا که سوخت را مستقیماً به داخل محفظۀ احتراق میپاشد