کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یکانه
لغتنامه دهخدا
یکانه . [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) فرد. تنها. یگانه . بی مانند. یکان . رجوع به یگانه شود.
-
یکانه
لغتنامه دهخدا
یکانه . [ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی خاور همدان و 3000گزی شمال شوسه ٔ همدان به ملایر. سکنه ٔ آن 332 تن ، آب آن از چشمه و رودخانه ٔ سیمین و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
جستوجو در متن
-
ژغار
لغتنامه دهخدا
ژغار. [ ژَ ] (اِ) سختی . (برهان ). مقابل سستی . استحکام . درشتی . صلابت . || سختی و محنت . (آنندراج ). || گیاهی که بدان جامه رنگ کنند. (برهان ). زغار. (آنندراج ). رجوع به زغار شود. || غازه . (آنندراج ). || زنگ و چرک فلزات : توشان زیر زمین فرسوده کردی...
-
ک
لغتنامه دهخدا
ک . [ کاف ] (ع حرف ) یکی از حروف هجا است ، مذکر آید و مؤنث مانند سایر حروف و نیز کاف در زبان عرب حرف جار است که جهت تشبیه آید، نحو: زید کالاسد. و تعلیل نزدیک قومی و منه قوله تعالی : کما ارسلنا فیکم رسولاً (قرآن 151/2)؛ ای لاجل ارسالی و قوله : و اذکر...