کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یوت
/yut/
معنی
۱. بیماری عام و مرگومیر میان چهارپایان.
۲. خشکسالی، بیماری، یا سرمای سخت که باعث هلاک چهارپایان شود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
یوت
لغتنامه دهخدا
یوت . (اِ) مرگامرگی ستور. (ناظم الاطباء): جالفة؛ یوت ستور. جلیفة؛ یوت که مرگ عام ستوران باشد. مجتلف ؛ یوت رسیده . (منتهی الارب ). سواف . وبای ستور. مرگامرگی حیوان . (از یادداشت مؤلف ). مرگ عام ستوران را گویند همچنانکه مرگ عام مردمان را وبا گویند. (ب...
-
یوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] yut ۱. بیماری عام و مرگومیر میان چهارپایان.۲. خشکسالی، بیماری، یا سرمای سخت که باعث هلاک چهارپایان شود.
-
واژههای مشابه
-
پاپی یوت ژاسمن
لغتنامه دهخدا
پاپی یوت ژاسمن . [ پی ، ی ُ ت ِ م َ ] (اِخ ) مجم-وعه ای از اشعار به لهجه ٔ «آژنی » (1835-1843م .).
-
جستوجو در متن
-
yuft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یوت
-
utick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یوت
-
yote
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یوت
-
isohyet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزو یوت
-
مجتلف
لغتنامه دهخدا
مجتلف . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) یوت رسیده ، و یوت مرگ عام ستوران را گویند همچنانکه مرگ عام مردمان را وبا گویند. (آنندراج ). معدوم شده و نابود گشته از بینوایی در سال آفت زده . (ناظم الاطباء). یوت رسیده . (از منتهی الارب ). آن که خشکسالی موجب از بین رفت...
-
اجتلاف
لغتنامه دهخدا
اجتلاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکندن و از بیخ برآوردن . (منتهی الارب ). || یوت رسیدن بستور، یعنی وبا و مرگامرگی پدید آمدن میان آنان .
-
گاومیری
لغتنامه دهخدا
گاومیری . (حامص مرکب ، اِ مرکب ) مرض عام وبایی گاو هرچه باشد. وباء گاوان . گاومرگی . وبای گاوی . مرگامرگی گاو. یوت گاو. رجوع به گاومرگی شود.
-
جلیفة
لغتنامه دهخدا
جلیفة. [ ج َ ف َ ] (ع ص ) سال تنگی و قحط و یوت که مرگ عام ستوران باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، جلائف و جُلُف و جُلف . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
غربیل بند
لغتنامه دهخدا
غربیل بند. [ غ َ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه غربیل سازد. غربیل گر. غربال بند. رجوع به غربال بند شود. || غربال بند. فُیوج . کولی . یوت . غرچه . غَرَچی . غربتی . چینگانه . قرشمال . توشمال . لولی . لوری . سوزمانی . کاوُل . کاوول . بکاوُل . کابلی . کاولی . رجو...
-
ابیدیمیا
لغتنامه دهخدا
ابیدیمیا. [ اِ ] (معرب ، اِ) (از یونانی اِپی ، روی . بالای . فوق . بَر + دِمُس ، قوم ) اِبیذیمیا. آبی ذیمیا. (قفطی ). وبا. مرگامرگی . سوفه . مرض ساری . مرض وافده . امراض ساریه . امراض وافد. مرگ و میر. || در حیوان ، یوت . مرگی . سوفه . سواف . آفت . ||...