کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یقه چاک دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یقه جردادن
لهجه و گویش تهرانی
عاصی شدن
-
یقه راسته
لهجه و گویش تهرانی
نوعی یقه
-
یقه گرد
لهجه و گویش تهرانی
نوعی یقه
-
یقه گلابی
لهجه و گویش تهرانی
نوعی یقه گرد
-
یقه سفید
واژهنامه آزاد
افرادی که مرتکب جرم کلاهبرداری می شوند مشهور به یقه سفیدها میباشند
-
white-collar crime
جُرم یقهسفیدها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] تخطی عاری از خشونت صاحبمنصبان یا کارشناسان خبرۀ اقتصادی از حقوق کیفری با اتکا بر دانش حرفهای یا نفوذ سیاسی به قصد بهرهبرداری مالی
-
جنگ دست به یقه
دیکشنری فارسی به عربی
مشاکل داخلية
-
دست به یخه/ یقه،() شدن
لهجه و گویش تهرانی
درگیری،دعوا،دعواکردن
-
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61 و 71 میلا دی
دیکشنری فارسی به عربی
طوق
-
واژههای همآوا
-
یقه چاک،()دادن
لهجه و گویش تهرانی
عزاداری،شیفتگی
-
جستوجو در متن
-
چاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čāk ۱. شکاف؛ تراک؛ رخنه.۲. (صفت) پاره.۳. (صفت) چاکدار.〈 چاکچاک: (اسم صوت)۱. = چاکاچاک: ◻︎ ز بس نعره و چاکچاک تبر / ندانست کس پای گفتی ز سر (فردوسی: ۷/۳۴۳).۲. (صفت) پُر از چاک و شکاف؛ پارهپاره؛ بریدهبریده: ◻︎ همه دشت سر بود بیتن به ...
-
گریبان دریدن
لغتنامه دهخدا
گریبان دریدن . [ گ ِ دَ دَ ] (مص مرکب ) یقه چاک کردن . یخه پاره کردن : امروز بآویختنش میبردندمیگفت رها کن که گریبان بدری . سعدی (رباعیات ). || بی خویشتن شدن . دل از دست دادن . در عشق کسی سوختن : دامنکشان حسن دلاویز را چه غم کاشفتگان حسن گریبان دریده ...